سر خط خبرها

رؤیا و توسعه/ آیا از میان این پیران خفته کسی صدای ما را می شنود که تا "دیرتر از این نشده است" پنجره‌ها را بگشایند

جامعه بی رویا نشانه اش و محصولش فرار است و هجوم. فرار به هرکجا بشود و هجوم به هر چه می‌شود. فرار به سوی مهاجرت، هجوم به سوی مواد مخدر؛ فرار از دین و سنت‌ها، هجوم به انواع عرفان‌های نو ...

رؤیا و توسعه/ آیا از میان این پیران خفته کسی صدای ما را می شنود که تا "دیرتر از این نشده است" پنجره‌ها را بگشایند و هوای تازه ای به ریه‌‌های جامعه وارد کنند/ چرائی چهار میلیون‌ دنبال‌کننده ایرانی برای یک خواننده زیرزمینی

دکتر محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان

بخش سوم

جامعه بی رویا نشانه اش و محصولش فرار است و هجوم. فرار به هرکجا بشود و هجوم به هر چه می‌شود. فرار به سوی مهاجرت، هجوم به سوی مواد مخدر؛ فرار از دین و سنت‌ها، هجوم به انواع عرفان‌های نو؛ فرار از ازدواج و فرزندآوری، هجوم به سکس و شراب؛ فرار از رسانه های رسمی، هجوم به تلگرام و اینستاگرام، فرار به سوی افسردگی و خودکشی، هجوم به سوی شورش و تخریب.

این دستاورد مدیریتی است که نه خودش توان ساختن رویای جمعی دارد و نه اجازه می‌دهد جامعه رویاهای جمعی بسازد. بنابراین هر گاه جامعه‌ای وارد خشونت شود یکی از احتمالات جدی این است که رویاهایش تمام شده است.

اصولا وقتی وضع موجود قابل تحمل نباشد و هیچ روزنه ای هم برای تغییر نباشد،‌ و همه رویاها هم تخریب شده باشند، خشم و خشونت جای آنها را می گیرد.

به عنوان نمونه مرگ جورج فلوید به دست پلیس آمریکا، بهانه‌ای بود و فرصتی بود که سیاهان این سیستمی که در آن رویای وحدت بخش ملی برای سیاهان وجود ندارد را به آتش بکشند.

شورش ها و خشونت‌های سالهای اخیر در ایران هم نشانه آن است که نسل جدید نسل بی رویایی شده است. اقبال گسترده به سلبریتی‌ها نیز خودش نشانه بی‌رویا شدن جامعه است.

در واقع وقتی جامعه ای رویاهای جمعی خودش را از دست می دهد هر کس که درباغ سبزی از رویا نشان بدهد به سوی او هجوم می برند.

وقتی امیر تتلو بیش از چهار میلیون‌ دنبال‌کننده پیدا می کند به این معنی است دل جوانان ما را هیچ رویای جمعی ای نبرده است پس آنان برای آن که فرونریزند مجبور می‌شوند به رویایی که احتمال می‌دهند امثال امیر تتلو برایشان بسازند پناه ببرند.

یعنی وقتی ساختار موجود با محدودیت‌گذاری پی‌درپی‌ راه را برای شکل گیری هر رویای جمعیِ رو به آینده می بندند، آنگاه جوان ما به هر کسی که وضع موجود را به ریشخند بگیرد امید می بندد. یعنی رویای جمعی آن جوان می شود شرایطی و کسی که در وضع موجود ترک بیندازد.

در دنیای بی رویایی، اگر نخبگان مدنی سخن نگویند، امیر تتلوها قیام خواهند کرد. من در عین احترام برای امیر تتلو به خاطر جسارت‌ها و تابو شکنی‌هایش، اما استقبال این‌گونه گسترده جوانان از امثال او را نشانه خوبی نمی‌بینم.

مشکل ما این‌جاست که مدیریت ما، هم ناتوان از خلق رویای جمعی جدید است و در رویاهای شکست خورده خودش زمین‌گیر شده است و هم جسارت و گذشت آن را ندارد که به نخبگان و کنشگران مدنی و روشنفکران اجازه بدهد که در خلق رویاهای جمعی یا خلق یک رویای ملی تازه مشارکت کنند.

و چنین می شود که امیر تتلوها می شوند سلبریتی هایی که جایگزین رویاهای ملی ما می شوند. آیا از میان این پیران خفته کسی صدای ما را می شنود که تا دیرتر از این نشده است پنجره‌ها را بگشایند و هوای تازه ای به ریه‌‌های جامعه وارد کنند.

 شاید نسیمی بوزد و رویای تازه‌ای با خودش بیاورد؟ و البته باز تاکید می‌کنم که حکومتیان باید این دندان طمع را بکشند و دوباره گمان نکنند که خودشان می‌توانند قرارگاه فرهنگی بزنند و رویای جمعی یا ملی تازه‌ای خلق کنند. ساماندهی و ساختن رویای جمعی با حرف و شعار و میزگرد و فیلم و  فرمان و نام‌گذاری روزها و هفته‌‌ها و سال‌ها نمی شود.

#دکتر_محسن_رنانی_استاد_اقتصاد_دانشگاه_اصفهان

#قرارگاه_فرهنگی_رؤیای_ملی_خلق_نمیکند

نظرات ارسال نظر