سر خط خبرها

امام خمینی(ره) و مفاهیم دنیای امروز؛ نکاتی برای جوانترها

برای جوان‌ترها که دهه‌های قبل و بعد از مقطع پیروزی انقلاب اسلامی را ندیده‌اند و قطعاً امروز در شرایط ارتباطی و اقتصادی متفاوتی با گذشته قرار دارند این سوال مطرح است که امام خمینی(ره) دارای چه مبانی فکری بود و چرا آن قیام ملی و دینی را در ایران ساماندهی کر

امام خمینی(ره) و مفاهیم دنیای امروز؛ نکاتی برای جوانترها

  دکتر یونس احمدی؛ دین‌پژوه، ساختارپژوه.

۱۴خرداد۱۴۰۳

 

برای جوان‌ترها که دهه‌های قبل و بعد از مقطع پیروزی انقلاب اسلامی را ندیده‌اند و قطعاً امروز در شرایط ارتباطی و اقتصادی متفاوتی با گذشته قرار دارند این سوال مطرح است که امام خمینی(ره) دارای چه مبانی فکری بود و چرا آن قیام ملی و دینی را در ایران ساماندهی کرد؟

 

اگر کمی به اطرافمان نگاه کنیم می‌بینیم که فرزندان و نسل جوانتر ما پاسخ این سؤالات را قبل از آنکه از نخبگانِ حوزه و دانشگاه و خیرخواهان نظام و مردم که اکنون در دستگاه‌های مختلف مشغول به خدمت‌اند و فرصت پاسخ به سؤالات جوانان را ندارند، بشنوند از جریانی رسانه‌ای دشمن می‌شنوند.

 

باید به جوانان گفت که امام خمینی(ره) فقیه و سیاستمدار فرهیخته‌ایست که در عصر و زمانِ خود بیش از همه دارای عرقِ ملی، شورِ میهن‌پرستی و علاقه به ایرانِ قوی در آینده بوده‌است. اما وقتی می‌گوییم فردی فقیه است و اهل دین و اجتهاد در آن است، بنابر عرف باید دنیاگریزی را پیشه کند و کسی که سیاست‌مدار است باید صرفاً واقعیت‌های روی زمین را به رسمیت بشناسد و دنیای مردم را به خوبی اداره کند. ظاهر کار کمی متناقض است.

 

خروجی ذهن زمان‌شناس امام خمینی(ره)  به گونه‌ای است که می‌بیند جامعۀ ایرانی در شرایطی قرار گرفته‌است که بایستی گسل میان سنت و مدرنیته را به خوبی پر کند. این گسل حدود دو قرن فرد و جامعه ایرانی را با خود درگیر کرده‌است. سؤالات و جملات تأمل برانگیز عباس میرزا فرمانده کل قوای ایران در جنگ با روس‌ها را از ژوبر نماینده فرانسه در اردوگاه جنگی عباس‌میرزا در ایران مطالعه کنید تا ببینید انسان ایرانی در آن عصر به چه دردی مبتلا بوده‌است؟

 

امام خمینی(ره)  می داند که فرد ایرانی باید در یک راهبرد تلفیقی هم سنتِ تاریخی، دینی و فرهنگ ملی ایرانی را حفظ کند و هم راهی که تمام جهان آن را طی کرده‌اند و آن گذر هوشمندانه از وادی مفاهیم مدرن و آشنایی جامعه سنتی ایرانی با فرصت‌های دنیای کنونی را ساماندهی نماید. این اقدام تقریباً برای اولین بار در حال رخ دادن است.

 

به هر صورت در این رویکرد بزرگ و در این مسیر سخت، اتفاقاً اولین دوستان امام خمینی (ره) جوانان و مردم بودند. اما کسانی که امام خمینی(ره) را در این وادی همراهی نکردند دو دسته بودند که اولین دسته قبل از آنکه سکولارها باشند دین‌دارانی بودند که اعتقاد داشتند نباید شاکلۀ نظری و اجتماعی دین را به وادی عملگرایانۀ جامعه کشاند. بخصوص جامعۀ پردرد ایرانی که این یک ریسک پر از خطر است و به این ترتیب سری که درد نمی‌کند را نباید دستمال بست. گروه مقابل این افراد سکولارها بودند که رفتار آنها با توجه به زاویه ذهنی که داشتند قابل پیش‌بینی است.

 

اما امام خمینی(ره) در حالی که فقر و عقب ماندگی‌های جامعۀ ایرانی و مردم را به خوبی لمس می‌کرد، لباس عافیت از تن به درآورد و  امکان بهره‌گیری از سرمایۀ تاریخی، فرهنگی و دینی جامعۀ ایرانی را برای ورود عزتمند به دنیای مدرن و جدید در دستور کار قرار داد. به این ترتیب هم فرهنگ و هم دین باید در خدمت تعالی مردم قرار می‌گرفت و اتفاقاً شاید برای نخستین بار در "همۀ تاریخ ملت ایران" مردم یعنی تک تک آحاد جامعه، بازیگران اصلی و بدون جایگزین صحنه شدند.

 

پدیده انقلاب یک امر مدرن است و وقتی مفاهیم دینی در قالب‌های انقلابی قرار می‌گیرند نوعی تحول عمیق ایجاد شده است. امام خمینی(ره) به دنبال انسان کمال‌یافته و سعادتمند است.‌ اما سعادت را به معنی دوری از فرصت‌های جهانِ کنونی نمی‌داند. امام(ره) به خوبی می‌داند که تا دین زمینی نشود، زمین دینی نمی‌شود. این مسیری بود که مسیحیت و افراد پیرامونش در غرب آنرا تجربه کردند. برای توضیح بیشتر در این خصوص می‌توانید به کتاب مشهور ماکس وبر جامعه‌شناس مشهور آلمانی یعنی "اخلاق پروتستانی و روح سرمایه‌داری" و نقدهای حول و حوش آن مراجعه کنید.

 

اگر نگاهی به تاریخچه عملکرد امام خمینی(ره) بیندازیم به مفاهیمی همچون قانون‌گرایی، حفظ استقلال و هویت، حمایت از آزادی و دموکراسی، تأکید بر حقوق بشر، توجه به عدالت اجتماعی ، استفاده از ابزارهای مدرن، توجه به محیط زیست، توجه به آزادیهای فردی و اجتماعی و عقلانیت و خرد جمعی بر می‌خوریم که ایشان تلاش می‌کند این مفاهیم را در متن کنش‌های ساختاری مانند قانون اساسی، حاکمیت و تفکیک قوا، شورا و پارلمان، دستگاه مستقل قضائی، نهادهای اجتماعی وامر مهم انتخابات و همه‌پرسی در سطح زندگی فرد و جامعه ایرانی جاری سازد و از بستر انتزاعی ذهن به کف انضمامی کوچه و خیابان بکشاند و الحاق نماید.

 

ما هنوز نیازمند امام خمینی(ره) هستیم که امید است در سایه رهبری‌های داهیانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای این راه سخت تداوم یابد.

نظرات ارسال نظر